تعریف آیین دادرسی کیفری و اصول حاکم بر آن (۱-۷)
فاقد نظریه مشورتی مرتبط
فاقد نظریه مشورتی مرتبط
۲۰۵ نظریه شماره ۵۰۱۰/ ۷ مورخ ۳۰/ ۵/ ۱۳۷۹ اداره کل حقوقى و تدوین قوانین قوه قضائیه: با توجه به نحوه نگارش ماده ۵۲۹ قانون آیین دادرسى دادگاههاى عمومى و […]
۲۰۳ نظریه شماره ۶۰۷۵/ ۷ مورخ ۲۰/ ۸/ ۱۳۸۰: نظر به اینکه مستثنیات دین، استثناء بر اصل و رعایت آن گاهى موجب محروم ماندن محکوم له از نیل به حق […]
۲۰۲ نظریه شماره ۵۱۹۹/ ۷ مورخ ۹/ ۷/ ۱۳۸۵: با توجه به اینکه کلمه «مطالبه» دو بار در ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسى دادگاههاى عمومى و انقلاب در امور مدنى […]
۲۰۱ نظریه شماره ۱۱۰۸۱/ ۷ مورخ ۲۴/ ۱۱/ ۱۳۸۰: منافع ممکن الحصول منافعى هستند که مقتضى وجود آنها حاصل شده باشد. مانند درختانى که شکوفه دارند و این شکوفهها مقتضى […]
۱۹۵ نظریه شماره ۹۴۵۶/ ۷ مورخ ۲۶/ ۹/ ۱۳۷۹ اداره کل حقوقى و تدوین قوانین قوه قضائیه: دولت را نمىتوان معسر محسوب نمود دادگاه باید حکم بر بطلان دعوى صادر […]
۱۹۴ – نظریه شماره ۳۲۴۲/ ۷ مورخ ۱/ ۵/ ۱۳۸۰: از تاریخ لازمالاجراء شدن قانون آیین دادرسى دادگاههاى عمومى و انقلاب در امور مدنى مصوب ۲۹/ ۱/ ۱۳۷۹ یکى از […]
۱۷۹ – نظریه شماره ۲۵۱۲/ ۷ مورخ ۷/ ۴/ ۱۳۸۰: براى حکمیت و کارشناسى، دادگاه به استناد بند «ج» ماده ۵ قانون اتاق بازرگانى و صنایع و معادن جمهورى اسلامى […]
فاقد نظریه مشورتی مرتبط
۱۷۷ نظریه شماره ۸۹۸/ ۷ مورخ ۲۹/ ۸/ ۱۳۸۰: با توجه به ماده ۴۴۵ از قانون آیین دادرسى دادگاههاى عمومى و انقلاب در امور مدنى مصوب ۱۳۷۹ در تعیین و […]