۲۶۷۱
نظریه شماره ۱۳۱۲/ ۹۳/ ۷- ۸/ ۶/ ۹۳ اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
1- شاهد ممکن است برای وقت معین احضار و یا با تعیین مهلت از تاریخ ابلاغ احضاریه، موظف به حضور در مرجع قضایی گردد. اما با توجه به قسمت اخیر ماده ۲۰۴ قانون آئین دادرسی کیفری ۱۳۹۲، احضار شاهد میباید برابر مقررات صورت پذیرد و با توجه به ماده ۱۷۱ قانون مارالذکر که فاصله میان ابلاغ اوراق احضاریه در مورد متهم و زمان حضور نزد بازپرس را تصریح نموده که نباید کمتر از ۵ روز باشد، لذا قدر متیقن در خصوص احضار شاهد نیز رعایت حداقل ۵ روز فاصله میان ابلاغ احضاریه و زمان حضور نزد بازپرس است.
2- مستفاد از تبصره ۱ ماده ۲۰۴ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ این است که چنانچه شاهد با وجود صحت امر ابلاغ بدون عذر موجه حاضر نگردد، بازپرس میتواند دستور جلب وی را صادر نماید و ارسال احضاریه مجدد ضرورتی ندارد.
3- علت صدور دستور جلب شاهد از سوی بازپرس، عدم حضور شاهد با وجود ابلاغ قبلی احضاریه و فقدان عذر موجه است و از سوی دیگر فلسفه حضور شاهد در بازپرسی، ضرورت تحقیق از وی به منظور روشن شدن موضوع مورد رسیدگی است و شاهد باید برای حضور نزد بازپرس و انجام تحقیق، جلب گردد و لذا جلب شاهد به نحوی باید صورت پذیرد که امکان حضور وی نزد بازپرس فراهم آید و چنانچه به هر دلیلی امکان تحقیق از شاهد وجود نداشته باشد، مانند عدم دسترسی به پرونده و یا عدم حضور بازپرس، میباید به فوریت نسبت به آزادی شاهد مجلوب اقدام و نسبت به معرفی وی در زمان مناسب و به صورتی که منتهی به بازداشت و بلاتکلیفی شاهد نگردد، اقدام گردد.
نظریه شماره ۱۴۶۸/ ۹۳/ ۷- ۲۳/ ۶/ ۹۳ اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
با توجه به مجموع مقررات مربوط و از جمله ذیل ماده ۳۶۸ قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲، به نظر میرسد ثبت اطلاعات شهود و مطلعان از سوی منشی مذکور در ماده ۲۰۷ قانون فوقالذکر، موضوعیت ندارد و نوشتن اطلاعات توسط خود شاهد یا مطلع با منعی مواجه نیست.