شماره نظریه : ۷/۹۸/۱۱۱۸
شماره پرونده : ح ۸۱۱۱-۱/۹۲-۸۹
تاریخ نظریه : ۱۳۹۸/۱۱/۲۰
احتراما با توجه به مواد ۳ و ۱۴ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۷۶ و با توجه به اینکه با فرض تحقق شرایط مندرج در آن قانون صرفاً دستور تخلیه صادری شود حال سوال آن است که : اولاً اعتراض ثالث نسبت به چنین دستوری دارای وجاهت قانونی میباشد یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ مرجع قضایی با چه تکلیفی در این خصوص مواجه میباشد؟ ثانیاً چنانچه در مرحله اجرای دستور تخلیه شخصی ثالثی متصرف عین مستاجره باشد و برای خود حقی در آن عین قائل باشد آیا ملاک ماده ۴۴ قانون اجرای احکام مدنی در این خصوص تسری دارد یاخیر؟ مرجع قضائی در این باره چه تکلیفی دارد؟ خواهشمند است دستور فرمائید با طرح موضوع در کمیسیونهای تخصصی مربوطه نظریه آن کمیسیون جهت ارشاد و بهره برداری به این حوزه قضایی اعلام و ارسال گردد./ع
با توجه به این که در فرض سؤال شخص ثالث نسبت به منافع یا عین مستأجره غیرمنقول ادعای حقی دارد و وفق ماده ۹ قانون شوراهای حل اختلاف مصوب ۱۳۹۴، رسیدگی به دعوای راجع به غیرمنقول در صلاحیت این شوراها نمی باشد و با توجه به اصل نسبیت آراء به عنوان مبنای ماده ۴۴ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ و استثنایی بودن صلاحیت رسیدگی قاضی شورای حل اختلاف، رسیدگی به اعتراض شخص ثالث نسبت به دستور تخلیه صادره از قاضی شورای حل اختلاف در صلاحیت دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع مال غیرمنقول است و دادگاه در حدود دلایل معترض ثالث وفق ماده ۴۲۴ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ و ماده ۴۴ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶، تا تعیین تکلیف اصل دعوا، قرار تأخیر عملیات اجرایی برای مدت معین صادر می کند.