بدل

(مدنی- فقه) الف – درمعاملات معوض هر یک ازعوضین را گویند مثلا مبیع بدل ثمن است وثمن بدل مبیع.
ب – مالی که باید زیان زننده برای جبران خسات به آسیب دیده بدهد (ماده ۳۱۱ ق- م) اصطلاح عوض هم درهمین معنی بکار رفته است.
بدل تالف
(مدنی- فقه) عوض مال تلف شده (ماده ۳۲۳ ق- م) خواه آن عوض، مثل باشد یا قیمت. این اصطلاح مرادف با ((عوض واقعی)) ومخالف ((عوض مسمی)) است (رک. عوض مسمی)