فصل اول – تعاریف
ماده ۱
عناصر تقسیمات کشوری عبارتند از: روستا‚ دهستان‚ شهر‚ بخش‚ شهرستان و استان.
ماده ۲
روستا واحد مبداء تقسیمات کشوری است که از لحاظ محیط زیستی (وضع طبیعی‚ اجتماعی‚ فرهنگی و اقتصادی) همگن بوده که باحوزه و قلمرو معین ثبتی یا عرفی مستقل که حداقل تعداد ۲۰ خانوار یا صد نفر اعم از متمرکز یا پراکنده در آنجا سکونت داشته باشند و اکثریت ساکناندائمی آن به طور مستقیم یا غیر مستقیم به یکی از فعالیتهای کشاورزی‚ دامداری‚ باغداری به طور اعم و صنایع روستایی و صید و یا ترکیبی از اینفعالیتها اشتغال داشته باشند و در عرف به عنوان ده‚ آبادی‚ دهکده یا قریه نامیده میشده است.
تبصره ۱ – مزرعه نقطه جغرافیایی و محلی است کشاورزی که بنا به تعریف روستا نبوده و به دو شکل مستقل و تابع شناخته میشود.
تبصره ۲ – مکان به نقطهای اطلاق میشود که بنا به تعریف روستا نبوده و بیشتر محل انجام فعالیتهای غیر کشاورزی. (کارخانه‚ ایستگاه‚ کارگاه‚قهوهخانه و نظائر آنها) است که به دو شکل مستقل و تابع شناخته میشود.
تبصره ۳ – مزرعه و مکان تابع در محدوده ثبتی یا عرفی روستای متبوع خود و به طور کلی از لحاظ نظام تقسیمات کشوری جزو آن محسوبمیشود.
تبصره ۴ – مزرعه و مکان مستقل دارای محدوده ثبتی یا عرفی معین و مستقل بوده و از لحاظ نظامات اداری زیر پوشش واحد تقسیماتی مربوطهحسب مورد میباشد.
ماده ۳
دهستان کوچکترین واحد تقسیمات کشوری است که دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و از به هم پیوستن چند روستا‚ مکان‚ مزرعههمجوار تشکیل میشود که از لحاظ محیط طبیعی‚ فرهنگی‚ اقتصادی و اجتماعی همگن بوده و امکان خدماترسانی و برنامهریزی در سیستم وشبکه واحدی را فراهم مینماید.
تبصره ۱ – حداقل جمعیت دهستان با در نظر گرفتن وضع پراکندگی و اقلیمی کشور به سه درجه تراکمی به شرح زیر تقسیم میشود.
الف – تراکم زیاد ۸۰۰۰ نفر.
ب – تراکم متوسط ۶۰۰۰ نفر.
ج تراکم کم ۴۰۰۰ نفر.
تبصره ۲ – دهستانهای موجود که از نظر وسعت‚ جمعیت و دسترسی دارای تراکم مطلوب بوده در قالب موجود باقی و آن تعداد از دهستانهایی کهاز این لحاظ نامتناسب میباشند از طریق تقسیم و یا ادغام تعدیل و به دهستانهای جدید تبدیل خواهند شد.
تبصره ۳ – مرکز دهستان منحصراً روستایی از همان دهستان است که مناسبترین مرکز خدمات روستایی آن محدوده شناخته میشود.
ماده ۴
شهر. محلی است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی بخش واقع شده و از نظر بافت ساختمانی‚ اشتغال و سایر عوامل‚ دارایسیمایی با ویژگیهای خاص خود بوده به طوری که اکثریت ساکنان دائمی آن در مشاغل کسب‚ تجارت‚ صنعت‚ کشاورزی‚ خدمات و فعالیتهای اداریاشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری از خودکفایی نسبی برخوردار و کانون مبادلات اجتماعی‚ اقتصادی‚ فرهنگی و سیاسی حوزه جذب و نفوذپیرامون خود بوده و حداقل دارای ده هزار نفر جمعیت باشد.
تبصره ۱ – تعیین محدوده شهری به پیشنهاد شورای شهر و تصویب وزارتین کشور و مسکن و شهرسازی خواهد بود.
تبصره ۲ – محله. مجموعه ساختمانهای مسکونی و خدماتی است که از لحاظ بافت اجتماعی ساکنانش خود را اهل آن محل میدانند و دارایمحدوده معین است حدود محلههای شهر تابع تقسیمات شهرداری خواهد بود.
تبصره ۳ – منطقه. در شهرهای بزرگ از به هم پیوستن چند محله‚ منطقه شهری تشکیل میشود.
تبصره ۴ – حوزه شهری. به کلیه نقاطی اطلاق میشود که در داخل و خارج محدوده قانونی شهر قرار داشته و از حدود ثبتی و عرفی واحدیتبعیت کنند.
تبصره ۵ ـ (اصلاحی ۰۴/۱۲/۱۳۸۹) روستاهای مرکز بخش با هر جمعیتی و روستاهای واجد شرایط چنانچه دارای سه هزار و پانصد نفر جمعیت باشند شهر شناخته میشوند.
ماده ۵
بخش عشایری واحدی است از تقسیمات کشوری که با داشتن یک بخشدار سیار مسئول گرفتن خدمات و هماهنگی با ادارات مربوطهخواهد بود و عشایر در فصول مختلف در هر منطقه که اسکان میکنند تابع فرمانداری و استانداری همان منطقه هستند.
ماده ۶
بخش واحدی است از تقسیمات کشوری که دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و از به هم پیوست چند دهستان همجوار مشتمل برچندین مزرعه‚ مکان‚ روستا و احیاناً شهر که در آن عوامل طبیعی و اوضاع اجتماعی‚ فرهنگی‚ اقتصادی و سیاسی واحد همگنی را به وجود میآوردبه نحوی که با در نظر گرفتن تناسب‚ وسعت‚ جمعیت‚ ارتباطات و دسترسی و سایر موقعیتها‚ نیل به اهداف و برنامهریزیهای دولت در جهت احیاءامکانات طبیعی و استعدادهای اجتماعی و توسعه امور رفاهی و اقتصادی آن تسهیل گردد.
تبصره ۱ ـ (اصلاحی ۰۴/۱۲/۱۳۸۹) حداقل جمعیت محدوده هر بخش‚ با در نظر گرفتن وضع پراکندگی و اقلیمی کشور به دو درجه تراکمی به شرح زیر تقسیم شده است:
الف ـ مناطق با تراکم زیاد سیهزار نفر.
ب ـ مناطق با تراکم متوسط بیست هزار نفر.
تبصره ۲ـ (اصلاحی ۰۴/۱۲/۱۳۸۹) در نقاط کم تراکم‚ دورافتاده‚ مرزی‚ جزایری‚ جنگلی‚ کویری و نقاط محروم و توسعه نیافته و همچنین جمعیت عشایری که بیش از شش ماه در منطقه حضور دارند با توجه به کلیه شرایط اقلیمی‚ سیاسی‚ اقتصادی و اجتماعی تا حداقل دههزار نفر جمعیت با تصویب هیأت وزیران و درموارد استثنائی با تصویب مجلس‚ جمعیت بخش میتواند کمتر از میزان فوق باشد.
تبصره ۳ – مرکز بخش‚ روستا یا شهری‚ از همان بخش است که مناسبترین کانون طبیعی‚ فرهنگی‚ اقتصادی و سیاسی آن محدوده شناختهمیشود.
ماده ۷
شهرستان واحدی از تقسیمات کشوری است با محدوده جغرافیایی معین که از به هم پیوستن چند بخش همجوار که از نظر عوامل طبیعی‚اجتماعی‚ اقتصادی‚ سیاسی و فرهنگی واحد متناسب و همگنی را به وجود آوردهاند.
تبصره ۱ – حداقل جمعیت شهرستان با در نظر گرفتن وضع پراکندگی و اقلیمی کشور به دو درجه تراکمی به شرح زیر تقسیم میشود.
الف – تراکم زیاد ۱۲۰۰۰۰ نفر.
ب – تراکم متوسط ۸۰۰۰۰ نفر.
تبصره ۲ -(اصلاحی ۰۴/۱۲/۱۳۸۹) در نقاط کم تراکم‚ دورافتاده‚ مرزی‚ جزائری و کویری و نقاط کمتر توسعهیافته (طبق فهرست سالانه دولت) با توجه به کلیه شرایط اقلیمی‚ سیاسی‚ اقتصادی و اجتماعی با تصویب هیأت وزیران و در موارد استثنایی با تصویب مجلس شورای اسلامی میتواند کمتر از ۵۰ هزار نفر باشد.
تبصره ۳ – مرکز شهرستان یکی از شهرهای همان شهرستان است که مناسبترین کانون طبیعی‚ فرهنگی‚ اقتصادی‚ سیاسی و اجتماعی آن محدودهشناخته میشود.
ماده ۸
وزارت کشور موظف است ظرف مدت ۳ ماه با همکاری سازمان برنامه و بودجه و مرکز آمار درجات تراکم را تعیین و به تصویب هیأتوزیران برساند.
ماده ۹
استان‚ واحدی از تقسیمات کشوری است با محدوده جغرافیایی معین‚ که از به هم پیوستن چند شهرستان همجوار با توجه به موقعیتهایسیاسی‚ اجتماعی‚ فرهنگی‚ اقتصادی و طبیعی تشکیل میشود.
تبصره ۱ – وزارت کشور بنا به ضرورت میتواند با تصویب هیأت وزیران با انتزاع و الحاق روستاها‚ بخشها یا شهرستانهای مجاور‚ استانها راتعدیل نماید. مگر آنکه به تصویب مجلس شورای اسلامی ایجاد استان جدید ضروری شناخته شود. استان جدید باید حداقل یک میلیون نفر جمعیتداشته باشد.
تبصره ۲ – مرکز استان یکی از شهرهای همان استان است که مناسبترین کانون سیاسی‚ اقتصادی‚ فرهنگی‚ طبیعی و اجتماعی آن استان شناختهمیشود.
ماده ۱۰
دولت موظف است با حفظ جهات سیاسی اجتماعی هر روستا را به نزدیکترین مرکز دهستان و هر دهستان را به نزدیکترین مرکز بخش وهر بخش را به نزدیکترین مرکز شهرستان و هر شهرستان را به نزدیکترین مرکز استان منضم نماید.
ماده ۱۱
بخشها‚ شهرها‚ شهرستانها و استانهایی که فاقد شرایط مذکور در این قانون هستند با همان عنوان باقی میمانند‚ دولت موظف استحتیالامکان آن گونه واحدها را با شرایط مندرج در این قانون منطبق گرداند.
فصل دوم – نظام تقسیمات کشوری
ماده ۱۲
از لحاظ نظام اداری دهستان تابع بخش و بخش تابع شهرستان و شهرستان تابع استان و استان تابع تشکیلات مرکزی خواهد بود.
ماده ۱۳
هر گونه انتزاع‚ الحاق‚ تبدیل‚ ایجاد و ادغام و نیز تعیین و تغییر مرکزیت و تغییر نام و نامگذاری واحدهای تقسیمات کشوری‚ بجز استانبنا به پیشنهاد وزارت کشور و تصویب هیأت وزیران خواهد بود.
نظر مجلس
ماده واحده – تبدیل روستا به شهر طبق ماده ۱۳ قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری بنا به پیشنهاد وزارت کشور و تصویب هیأت وزیرانخواهد بود.
ماده ۱۴
رعایت محدوده کلیه واحدهای تقسیماتی برای تمامی واحدها و سازمانهای اداری (اجرایی و قضایی) و نهادهای انقلاب اسلامی کشورلازم است.
تبصره ۱ – (اصلاحی ۱۱/۰۸/۱۳۷۹) نیروهای نظامی در ارتباط با دستورالعملهای شورای دفاع و اجرای وظایف سازمانی خود در هر محدوده با اطلاع نماینده سیاسی دولت وشرکت سهامی راهآهن جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با تقسیم بندی حیطه نظارتی نواحی راهآهن گمرک جمهوری اسلامی ایران بنا به ماهیت وظایف در ارتباط با تقسیمبندی حیطه نظارتی مناطق گمرک و ایجاد یا استقرار گمرکات وسیع در سطوح مدیریت کل یا اداره در نقاط مرزی و بانکها در خصوص تأسیس شعب در غیر مراکزدهستانها از این ماده مستثنی خواهند بود.
تبصره ۲ – حوزههای انتخابات مجلس شورای اسلامی حتیالامکان منطبق به محدوده شهرستانها و هر حوزه انتخاباتی متشکل از یک یا چندشهرستان خواهد بود. محدوده حوزههای انتخابات را قانون معین میکند.
تبصره ۳ -(اصلاحی ۱۸/۰۱/۱۳۶۴) وزارت کشور موظف است حداکثر ظرف یکسال از تاریخ تصویب این قانون لایحه قانونی محدوده حوزههای انتخاباتی را همراه با جداولو نقشه مربوطه تهیه و جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
تبصره ۴ -(الحاقی ۱۸/۰۱/۱۳۶۴) دولت موظف است ظرف ۳ ماه از تاریخ تصویب این قانون آمار جمعیت شهرها را توسط مرکز آمار و آمار جمعیت روستاها را توسط جهادسازندگی با استفاده از نتایج آمارگیریهای انجام شده کشور بر آورد و به وزارت کشور اعلام نماید.
تبصره ۴ الحاقی- (اصلاحی ۱۱/۰۸/۱۳۷۹) سایر موارد مستثنی از شمول این ماده بنا به پیشنهاد مشترک دستگاه ذیربط و وزارت کشور و تصویب هیأت وزیران مجاز خواهد بود.
ماده ۱۵
وزارت کشور موظف است ظرف مدت ۳ ماه لایحه قانونی حدود وظایف و اختیارات مسئولین واحدهای تقسیمات کشوری را تهیه وجهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
ماده ۱۶
وزارت کشور موظف است ظرف ۶ ماه از تاریخ تصویب این قانون آییننامههای اجرایی آنرا تهیه و پس از تصویب هیأت دولت به مورداجراء گذارد.
ماده ۱۷
دولت موظف است همزمان با تهیه آییننامههای اجرایی آخرین آمار جمعیت کشور را تهیه و بر اساس آن این قانون را اجراء نماید.
ماده ۱۸
وزارت کشور موظف است اجراء این قانون را از نقاط دورافتاده و محروم آغاز نماید.